- دیگه از خدا هیچى نمیخوام. تو رو مىخواستم که بهم داد.
- چقدر آرزوهات کوچیکند.
همیشه هم خوب نیست.
نزدیکترین دشمن به تو، زیباییات است.
خدایا تو همیشه بزرگى.
این ما هستیم که یادمان میرود کوچکیم.
اتفاقاتى که اطرافم نیفتاده را در ذهنم خلق مىکنم.
بین قهرمانانش دیالوگ برقرار مىکنم
و از دلش اینها به دست مىآید.