با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

ایضاً یار بی‌وفا هم بمیرد

تو ماشین نشسته بودیم. بهش گفتم: «وانت جلویی رو ببین.»
پشتش نوشته بود:
«هر کس تو را ز من بگیرد
شب، تب کند سحر بمیرد»

گفت: «چرا سحر؟ همون سر شب بمیره الهی!»

نظرات 1 + ارسال نظر
محسن شنبه 15 فروردین 1394 ساعت 16:43

هر دو بمیرند!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد