با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

یهویی دلم تنگ می‌شود

از ژست سلفی گرفتن در ملا عام خوشم نمی‌‌آید. مکارم درونم می‌گوید مکروه است، اگر حرام نباشد البته. ما را به همراهان می‌چسباند و از دیگران دور می‌کند. آدم‌ها را به تنهایی‌شان عادت می‌دهد.
زمان دوربین‌های نگاتیوخور، یکی از میان جمع، فداکاری می‌کرد و عکاس می‌شد. یا از غریبه رهگذری خواهش می‌کردیم که عکس یادگاری از ما بیندازد، البته بعد از آموزش‌ سرپایی که این لنزه، دستت رو جلوش نگیر... این دکمه رو فشار بده تا عکس بگیره. دیجیتال‌ها هم تایمر داشت و اگر سکوی مناسبی پیدا نمی‌کردیم باز هم دست به دامان رهگذران می‌شدیم. آن‌هایی که قیافه مهربانی داشتند و به‌شان نمی‌خورد دوربین‌مان را بردارند و در بروند!
الان که موبایل‌ها و مونوپاد‌ها، غریبه‌ها را مرخص کرده. دستی یا چوبی که به هوا می‌رود و کلیک؛ همین الان یهویی. با این‌ها رابینسون کروزو هم به آسانی عکاسی می‌کند. ولی ما غصه‌خورها چه کنیم با نوستالژی؟
آن وقت‌‌ها تنها سفر ثابت هر ساله‌مان، مشهد بود. چه قدر مردمِ مثل ما مسافر از ما عکس گرفتند. چه قدر از غریبه‌ها عکس گرفتیم. چه قدر گفتیم حاضر یک دو سه. چه دوربین‌هایی که با طرز کارشان آشنا شدیم. راستی آن عکس‌ها کجا هستند الان؟ ظاهر شدند یا سوختند اصلا؟ لای کدام آلبوم ورق می‌خورند؟ صاحبان‌شان وقتی گذشته همدیگر را به مهمان‌ها نشان می‌دهند یاد عکاس هم می‌افتند؟ آن نوجوان خجالتی که داشت رد می‌شد...

نظرات 5 + ارسال نظر
هم راز جمعه 17 مهر 1394 ساعت 18:55

سلام.با وجود مونوپاد و...هنوزم همون مدل عکس گرفتن پابرجاست...اینکه دوربینتو بدی به رهگذری مهربان تا عکسی یادگاری ازت بگیره....

mehrnoosh جمعه 17 مهر 1394 ساعت 19:02 http://www.khurshidejavedan.blogsky.com

یهویی دلم تنگ شد

Pivot جمعه 17 مهر 1394 ساعت 19:13 http://darak-e.blogfa.com

این دردِ مشترکه. باید فریادش کنیم.

البته اسمش آنالوگ هم نیست. آنالوگ، سیستمش هست.
نگاتیوخور هم اسم نیست، صفتشه.

رضاجاهد چهارشنبه 11 آذر 1394 ساعت 18:10

گفتید نوستالژی ، کلی گزافه گفتیم. ارسال نشد به جرم تشکیک عدد رمزی که مفتاح ارسال مراسلات قرار داده اید.!! ذوقمان کور شد !!!

دوباره سعی کنید،
لطفاً!

ف. چهارشنبه 30 فروردین 1396 ساعت 03:56

چه جالب که امروز به همین فکر میکردم
البته اینکه شما این مطلبو 17 مهر سال 94 نوشتی، چه جالب بودنش رو برام کمرنگ میکنه!
خیابون زرافشان بودم، شهرک غرب
همون خیابونی که یک پیاده رو پر از لاله داره
مردم سلفی میگرفتند و یا از همراهشون تنها عکس میگرفتند و کسی به کسی کاری نداشت. فکر کردم چقدر نوستالوژی "میخواین ازتون عکس بگیرم" قدیم خوب بود
به سه تا زوج پیشنهاد دادم و با خوشحالی استقبال کردن ازشون عکس بگیرم

پس دنیا هنوز خوشگلی‌هاشو داره!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد