-
تنها
شنبه 20 تیر 1388 19:16
آدم تنها، خیلی کارها نمیتواند بکند؛ از جمله «خیانت».
-
دل شکسته
سهشنبه 16 تیر 1388 18:57
«دلشکسته» را تحت هر شرایط دیگری میدیدم به چشمم یک فیلم معمولی بود. از آنها که تیتراژ انتهایی فیلم تمام نشده، قصهاش یادت رفته. فیلمهایی که فقط میبینیشان و بس. طی این پروسه فیلم دیدن هیچ اتفاق خاصی برایت نمیافتد. حتی اگر موضوع فیلم از تمهای مورد علاقهات باشد؛ مثل تبدیل نفرت شدید بین دو نفر به عشق. (یک قاعده کلی...
-
جواب
سهشنبه 16 تیر 1388 18:55
- ؟؟؟؟؟ - ..... - چرا چیزی نمیگی؟ جواب بده دیگه. - جوابتو دارم، حوصلهتو ندارم.
-
م آخر چسبان
سهشنبه 16 تیر 1388 18:54
هر وقت دستت رفت توی جیب خودت، ضمیر متصل «م» را به اشیاء اضافه کن.
-
باد
سهشنبه 16 تیر 1388 18:54
روزی که باد شدید میوزد: 1. زن چادری نباید پشت به باد حرکت کند. 2. زن مانتویی نبایست رو به باد راه برود. 3. مرد هیز بیرون نیاید، بهتر است کلاً.
-
انتقام
سهشنبه 16 تیر 1388 18:54
- چرا داری با خودت این کار را میکنی؟ - دارم از زندگیام انتقام میگیرم.
-
سکوت
پنجشنبه 28 خرداد 1388 03:15
از سکوتم بسنج که چقدر دوستت دارم.
-
احمدی نژاد و موسوی
پنجشنبه 14 خرداد 1388 09:14
مناظره نبود، محاکمۀ نظام بود.
-
جز...
سهشنبه 12 خرداد 1388 19:07
از صفات خوب، همه را دارم جز: فروتنی!
-
شکایتی ندارم
سهشنبه 12 خرداد 1388 19:07
اگر خدا در آن دنیا بهشت را نصیبم نکرد، شکایتى ندارم. همین که تو را در این دنیا دارم، کفایت مىکند.
-
حالا چطور شده مگه؟
سهشنبه 12 خرداد 1388 19:07
همه توجیهات مزخرف و اعصاب خردکنت یک طرف، شنیدن «حالا چطور شده مگه؟» هم یک طرف!
-
سربازی
سهشنبه 12 خرداد 1388 19:07
سربازى، مرد نمىسازد. فقط فرد را براى زندگى در یک کشور جهانسومى آماده مىکند.
-
خدا هم...
دوشنبه 28 اردیبهشت 1388 18:04
- کاش مىدانستم به چه فکر مىکنى. - همان بهتر که نمىتوانى! کاش خدا هم نمىتوانست.
-
بسه
دوشنبه 28 اردیبهشت 1388 18:04
بسه بارون! خدایا دوش حمومت رو ببند.
-
شلوغ
دوشنبه 28 اردیبهشت 1388 18:04
خدا! ما واسه چیت بودیم؟ چرا سر خودت رو شلوغ کردى؟
-
اخبار
دوشنبه 28 اردیبهشت 1388 18:03
- چرا اخبار گوش نمیدى؟ - مگه مجبورم آینه بگیرم دستم تا کثافتاى دوروبرم رو دوبرابر ببینم؟
-
من
شنبه 12 اردیبهشت 1388 09:14
خودم رو خیلى قبول دارم، ولى اگر همه آدمهاى دنیا شبیه <من< بودند، خداییش چه دنیاى کسالتبارى مىشد؟
-
آرزوهای کوچک
دوشنبه 7 اردیبهشت 1388 18:48
اینقدر آرزوهایم کوچکند که خدا هم دلش نمىآید برآوردهشان نکند.
-
کار
جمعه 4 اردیبهشت 1388 11:48
- اگه اخراجت کردند، کار دیگهاى هم بلدى برى سراغش؟ - میرم توى گروه " کارگران مشغول کارند " مسوول تکان دادن پرچم میشم.
-
احساس
جمعه 4 اردیبهشت 1388 11:48
- چه احساسی داری؟ - مثل این که شبه و برق رفته و همه جا تاریکه و من، خوابم میبره. بیدار میشم میبینم عصر حجره و برقی نیست که بیاد.
-
حسرت
پنجشنبه 3 اردیبهشت 1388 18:07
با این همه آرزو، اگر اجل نکشدم، حسرت مىکشد.
-
زنده 1
پنجشنبه 3 اردیبهشت 1388 18:07
- نیستی؟ کجایی؟ چکار میکنی؟ - فقط زندهام، فقط.
-
زنده 2
پنجشنبه 3 اردیبهشت 1388 18:07
- زندهای؟ - فقط نفس میکشم، که اون هم غیرارادیه.
-
آغوش
یکشنبه 18 اسفند 1387 18:01
در آغوش توست که وجود خدا را حس میکنم.
-
ببخشید
شنبه 10 اسفند 1387 19:03
سختترین کار دنیا که پس از آن همه کارها آسان میشود؛ گفتن کلمه « ببخشید » است.
-
همین
پنجشنبه 8 اسفند 1387 19:04
همینم که هستم. نمی پسندی قطع رابطه کن و گرنه تحمل کن.
-
بعد از این دیوانه سازم خویش را
پنجشنبه 8 اسفند 1387 19:03
بدشانسی رو می بینی. در دراماتیک ترین وضعیت ها، عقل و منطق نمیذاره تصمیم احساسی بگیرم. به همین دلیله که از زندگیم لذت نمی برم.
-
فال گل
پنجشنبه 8 اسفند 1387 19:02
پرپرم کن.
-
غرور
پنجشنبه 8 اسفند 1387 19:01
هرچه داشتم، جز یکی را به پایت ریختم. دیگر غرورم را از من نگیر. منِ بی غرور، موجود بی ارزشیست که لیاقت عشق تو را نخواهد داشت.
-
چه توقعاتی داری تو
پنجشنبه 8 اسفند 1387 19:01
- دوسِت نداشته باشم؟ اگر قیچی چسباند و چسب پاره کرد، من هم می توانم. چه توقعاتی داری تو...