«فریدون زندی»، برای من، فوتبالیستی بود مانند بقیّهی فوتبالیستها. تا دیشب.
نیمهشب دیشب در گفتوگوی زندهاش با برنامهی «نود»، وقتی دیدم که مانند من، با گونههای منقبض و چشمان ریزشده میخندد، از او خوشم آمد.پینوشت 1: سرزنشم نکنید! برای ابراز علاقه، بهانههای کوچکتر از این هم کفایت میکند.
پینوشت 2: خواستم دربارهی گریهی «مایلیکهن» بنویسم که دیدم
«مجید» خیلی بهتر نوشته است.