با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

نور پنهان - مایکل کانلی - قاسم کیانی‌مقدم


موهای قهوه‌ای کم‌رنگ داشت که رگه‌های روشن‌تری هم وسطش بود و می‌گفت آن‌ها را خودش در آرایشگاه درست کرده. البته لبخندش چیز دیگری بود. تمام صورتش را می‌گرفت و به دیگران هم سرایت می‌کرد. می‌دانستم که با او بودن به معنای روز و شب تلاش کردن برای نگه داشتن آن لبخند بود. و مطمئن نبودم این کار از من ساخته باشد.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد