-
بعد از این دیوانه سازم خویش را
سهشنبه 3 اسفند 1389 08:42
چه سخت است کسی را بخواهی که میدانی به دردت نمیخورد. آیا باید این عقل دوراندیش را دور انداخت؟
-
بهت گفته بودم که
یکشنبه 1 اسفند 1389 08:38
... دیدی گفتم! طعنهاى که گفتنش، لذّتبخش و شنیدش، زجرآور است.
-
من دیگه بچه نمیشم
شنبه 30 بهمن 1389 08:22
اوایل میانسالى بود. گلچین ترانههاى قدیمى را که شنید، گفت: یادش به خیر، با «معین» عاشق مى شدیم، «داریوش» پشیمانمان مىکرد!
-
به خدا دلم جوونه
پنجشنبه 28 بهمن 1389 14:19
دانلود آهنگ «اشکم دونه دونه» با تکنوازی ویلن «روزبه کلانتری»
-
خورشید خانوم، ابروشو برمیداره
چهارشنبه 27 بهمن 1389 08:05
تو را میخواهم. بدون لنز و رنگ و رژ و ریمل و پودر و بوتاکس و ناخن و مژه مصنوعی و سولاریوم. من «خودت» را میخواهم.
-
جان ما در بوتهی سودا نهاد
یکشنبه 24 بهمن 1389 01:43
عشقی که در سینه بماند و ابراز و افشا نشود، چون آتش آتشکدههای زرتشت، میماند و میسوزد و میسوزاند تا... دیگر پیغمبری نمانده تا به یمن تولدش، آتشی بمیرد.
-
مستحق نیست قلب من بر این جفا
جمعه 22 بهمن 1389 01:57
آهنگ «مست» استخراج شده از ابتدای ترانهای به همین نام از آلبوم «باور» با صدای «آرام» منتشر شده در سال 1387 دانلود آهنگ «مست»
-
قانون خوب، پاسبان بد
پنجشنبه 21 بهمن 1389 02:01
نه! مشکل ما؛ بیاعتقادی ما نیست. اعتقادات ما سرِ جایشان است جز یکی: اعتقادی به عمل به اعتقاداتمان نداریم.
-
سال نوری
چهارشنبه 20 بهمن 1389 00:58
چه گونه میتوان میان مردان که عادت دارند منظورشان را با کلمات مختصر و جملات کپسولی برسانند و زنان که دوست دارند تمامی ماجرا را مفصل بگویند و مشروح بشنوند، تفاهم برقرار کرد؟
-
جاده فاقد شانه خاکی میباشد
یکشنبه 17 بهمن 1389 11:01
وقتی برای اولین بار در جادهای ناآشنا رانندگی میکنی، مجبوری محتاط باشی. ممکن است در چالهای بیفتی یا به سرعتگیری بخوری، شاید پیچها و درهها و جادههای فرعی غافلگیرت کند، ولی پس از چند بار رفت و آمد، مسیر حفظت میشود. دیگر میدانی کجا باید بپیچی، کجا ترمز کنی، کجا دنده سنگین کنی و کجا تخته گاز بروی. این، شبیه آغاز...
-
تنظیم خانواده
شنبه 16 بهمن 1389 08:35
این روزها زود به زود دلخور میشی. نکنه من دیر به دیر ناز میکِشم؟
-
یگانگی
دوشنبه 11 بهمن 1389 01:17
همهی آدمها خلوتی دارند که گاهی اوقات فراموش میکنند پنهانش کنند. این لحظهها، دیدن دارد.
-
جمع کن خودتو!
یکشنبه 10 بهمن 1389 01:32
مواظب باش از خودت نزنی بیرون. به اطرافیان بر«میخوره».
-
مثل امشب که شبی نیست
چهارشنبه 6 بهمن 1389 01:35
ای که خود را در دل ما زشت منظر دیدهای رنگ خود را چاره کن، آیینهی ما زرد نیست پینوشت: شرمنده که ناامیدت میکنم. خبری نیست. باشه دردا برای فردا...
-
آیا میدانید که...
دوشنبه 4 بهمن 1389 02:26
وقتی همه چیز را میدانید یا تصور میکنید که میدانید، لذت غافلگیری در برابر پدیدهها را از دست خواهید داد؟
-
از این که با ما همسفرید، خوشحالیم
یکشنبه 3 بهمن 1389 01:06
پیشترها که امکانات کم بود و محدود، همه چیز مشترک بود: کارتونها، فیلمها، تلفنها، بازیها، رؤیاها، خاطرهها، و دردها. دردها که مشترک بودند، همدردها فراوان بودند. حالا که حتا IPها اختصاصیاند، دردها خصوصیاند و منحصربهفرد و تنهایی، بسیار است.
-
شعاع درد مرا ضرب در عذاب کنید
شنبه 2 بهمن 1389 00:57
وقتی نمیتوانی محیط اطرافت را تغییر دهی، برای آن که اذیت نشوی، مساحت خودت را تغییر بده.
-
من اعتراف میکنم
جمعه 1 بهمن 1389 01:52
بارها حرفی را زدهام بدون این که کوچکترین اعتقادی به آن داشته باشم فقط و فقط برای این که دل کسی را سوزانده باشم.
-
بتشکن
پنجشنبه 30 دی 1389 00:51
چه لحظهی مبارکی است آن زمان که بگویی: برو، حالا شناختمت!
-
عادت چو قدیم شد طبیعت گردد
چهارشنبه 29 دی 1389 01:26
لطف مدام، وظیفه میشود و توقع. به اندازه کن و به موقع.
-
آسمون! ابراتو بردار و برو
دوشنبه 27 دی 1389 02:41
ترانهی «آسمون» در آلبوم جدید «داریوش اقبالی» به نام «انسان» را شدید توصیه میکنم. داریوش پس از مدتها سیر در فضای موسیقی New Age سری زده به عصر نوستالژیک «دل من».
-
زمانهای است که هرکس به خود گرفتار است
دوشنبه 27 دی 1389 02:27
• مغروری، مغروی، مغرور! •• این تعریف بود یا سرزنش؟ • از لحن ملامتبارم نفهمیدی؟ •• در هر دو صورت، من که لذّت میبرم.
-
خدا گر ز حکمت ببندد
یکشنبه 26 دی 1389 08:47
میدونم یه در دیگه باز میکنه ولی یه خورده زودتر آخه!
-
دو نگه چون به هم آمیخت همان آغوش است
شنبه 25 دی 1389 09:06
تو را خدا، هر وقت دستت خیس یا کثیف است، بیخیال مصافحه و صله ارحام شو!
-
امان
جمعه 24 دی 1389 07:57
آ هنگ «امانیه» برگرفته از ترانه قدیمی و محبوبی به همین نام از «دیانا حداد» دانلود آهنگ «امانیه»
-
سفر به ولایت عزرائیل
پنجشنبه 23 دی 1389 11:40
گزیدهی کتاب «سفر به ولایت عزرائیل» نوشتهی «جلال آلاحمد» تاریخ تحریر: 1341 نشر «مجید» صفحهی 59 منِ شرقیِ غیرعرب، فراوان، چوب اعراب را خوردهام و هنوز هم میخورم. با همهی باری که از اسلام به دوش من بوده است و هنوز هست، ایشان مرا «عجم» میدانند. «رافضی» هم میدانند. محرابی برای تشیع من قائل نیستند و چون بدتر از من،...
-
مقرّبان بزم
چهارشنبه 22 دی 1389 10:41
علاقهام به کسی که دارم و زجری که میدهمش، دو خط موازیاند در یک راستا.
-
از اسفند شما پیداست، فروردین نخواهد شد
سهشنبه 21 دی 1389 11:03
آدمها تغییر نمیکنند مگر برای بدتر شدن!
-
تا شیر برون آید، آتش به نیستان زن
دوشنبه 20 دی 1389 08:19
آنچه تغییر نمیکند، نامش مرداب است نه انسان!
-
شاید، باید میفهمیدم
یکشنبه 19 دی 1389 08:28
«شاید»ها را دستکم نگیر. آنها، اغلب به «باید» ختم میشوند.