با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

دوستت دارم ها

- راست و دروغت معلومه کیه؟
- غیر از « دوستت دارم‌ها » بقیه حرف‌هام همش راسته.

تو بسی بهتری ز نرگس و ناز

«داریوش رفیعی» را با ترانه‌های «گلنار»، «زهره» و «شب انتظار» می‌شناختم. یک شب، وسط وب‌گردی‌ها که دنبال زندگی‌نامه‌اش بودم برخوردم به ترانه‌ی «باد بهاری». دانلود کردم و گوش دادم. دو دقیقه‌ی ابتدایی، آهنگِ خالی بود و من هم لابه‌لایش سایت‌ها را می‌خواندم ولی حس می‌کردم که بعد از این مقدمه‌ی طولانی، قرار است اتفاق خوبی بیفتد.

همان شد. داریوش رفیعی را خیلی دوست دارم به دلایلی که یکی از آن‌ها زندگی کوتاه و مرگ غم‌انگیزش در زمستان نیم قرن پیش است. ولی نمی‌دانم چرا تأثیر صدایش در این تصنیف بر من خیلی بیش‌تر است. سریع ریختم توی گوشی و این چند وقت این قدر گوش کردم که رتبه‌ی سومmost player tracks  موزیک پلیر تلفنم شده.


 باد بهاری


در ضمن «ستار» هم این ترانه را بازخونی کرده:


باد بهاری با صدای ستار

آلبوم

به یه سِنّى که مى‌رسى، آلبوم عکس رو که برمى‌دارى دهنت پر می‌شه از خدابیامرزدش و یادش به خیر.

ضعف و قوت

عادت همه ماست:
ضعف‌هایمان را آن‌قدر توجیه مى‌کنیم و مى‌چرخانیم تا در زاویه‌اى دیگر به شکل نقطه قوت ببینیمش.

صفات

صفات معدودند ولى اسامى بسیار دارند:
شجاعت و حماقت
صبر و سازش
غیرت و جزمیت
صداقت و گستاخی 

... 

... 

...