با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

گچ‌پژ، عصفوریه‌های محسن رضوانی، سوره مهر


بارپروردگارا! قیافه‌ی ما اوراق است. خودت بهادارش کن. مشارکت هم خوب است.

گچ‌پژ، عصفوریه‌های محسن رضوانی، سوره مهر


شراکت ما، شراکت دست راست و چپ بود. پلوخوردن‌ها را دست راست به عهده داشت، طهارت گرفتن‌ها را دست چپ.

گچ‌پژ، عصفوریه‌های محسن رضوانی، سوره مهر


عارضم خدمت شازده که، عهد آن قزاق جوان، تریاک را که بین خلق‌الله، تُقس می‌کردند، دوباره سوخته‌اش را با قیمت بیشتر، از خودشان پس می‌گرفتند. بعضی اقلام، سوخته‌اش گران‌تر است. قدر دل ما را بدان.

گچ‌پژ، عصفوریه‌های محسن رضوانی، سوره مهر


بی‌خیال عاشقی نشو. زندگی بدون عشق، امکان‌پذیر هست لکن دلپذیر نیست. عشق به نوعی، کُنده‌های درشت زندگی را خرد می‌کند. خرد و قابل هضم. غیر این باشد، کأنّه خوردن جوجه و کوبیده‌ی نذری با قاشق‌های لاجون پلاستیکی، پیرت درمی‌آید. عشق قاشق استیل است. همیشه همراهت داشته با‌ش.