با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

دل شکسته

«دل‌شکسته» را تحت هر شرایط دیگری می‌دیدم به چشمم یک فیلم معمولی بود. از آن‌ها که تیتراژ انتهایی فیلم تمام نشده، قصه‌اش یادت رفته. فیلم‌هایی که فقط می‌بینیشان و بس. طی این پروسه فیلم دیدن هیچ اتفاق خاصی برایت نمی‌افتد. حتی اگر موضوع فیلم از تم‌های مورد علاقه‌ات باشد؛ مثل تبدیل نفرت شدید بین دو نفر به عشق. (یک قاعده کلی می‌گوید: عشق‌های شدید استعداد عجیبی برای تبدیل شدن به یک نفرت شدید دارند و بالعکس.)

اما نمی‌دانم آن آخر شبی که خسته و کم‌حوصله نشستم که ذره‌ای از فیلم را ببینم و بعد بخوابم؛ چه حالی داشتم، حسم چه بود، تحت تاثیر چه انرژی‌ای بودم که تا آخرش را یک‌نفس دیدم. بدون از دست دادن یک پلان و دیدن چندبارۀ چند سکانس. متاسفانه (مخالف سلیقۀ سینمایی‌ام) و خوشبختانه (موافق روحیۀ آن شبم) از فیلم خوشم آمد. خیلی هم خوشم آمد. به طوری که روزی نیست بی‌دلیل و بادلیل تکه‌هایی از فیلم را نبینم و مرور نکنم. فرستادمش به آرشیو فیلم‌های محبوب. علی‌رغم سوژۀ نخ‌نما شده، بعضی دیالوگ‌های نچسب و تکراری، یک‌طرفه بودن و سیر غیرعقلانی روایت در پاره‌ای از صحنه‌ها.

بازی بیتا بادران عالی بود. چیزی در مایه‌های رامبد جوان البته مونثش. یک‌جور جلفی و سبکی که انگ این فیلم بود. تنها بازیگر جوان سینمای امروز ما که مناسب نقش جوان مذهبی ته‌ریش‌دار و یقه‌بسته و تسبیح و انگشتر به دست است؛ همین شهاب حسینی است که به‌جا انتخاب شده بود هرچند که می‌توانست با کمی تلاش بیشتر، کلیشه این جور کاراکترها را کمی تغییر دهد. در اکثر صحنه‌های مشترک با خانم بادران علناً کم آورد که خرده‌ایش را می‌شود گذاشت به‌پای شرم و حیای ذاتی یک جوان محجوب و سربه‌‌زیر که اقتضای نقشش بود.

از همه عالی‌تر آواز یدی تیمپو است که هر چه در اینترنت گشتم کاملش را پیدا نکردم:

گاهی وقتا دل من پر می‌زنه 

میره شیراز خونه‌مون سر می‌زنه

و بلاخره این‌که خوب بود، کلاً. 

با وجود همۀ این خوبی‌ها، پایان فرمایشی و غیرقابل باور فیلم ( یک هپی‌اند مذهبی‌وار که نمونۀ بدترش را می‌شود توی فیلم دست‌های خالی دید) - که نمی‌فهمم چه اصراری است مسیر داستان به آن‌جا کشیده شود که پای امام حسین برای وساطت میان ماجرا باز شود توی ذوق می‌زد، کلاً.

پی نوشت: عادت نداشتم دربارۀ فیلمی چیزی بنویسم. این مختصر هم به پاس حال خوشی که تماشای «دل‌شکسته» نصیبم کرد نوشته شد.


پیوستها:

دانلود ترانه دل من پر میزنه

دانلود کلیپ دل من پر میزنه برای موبایل

دانلود کلیپ آوازخوانی رضا رویگری در فیلم

نظرات 9 + ارسال نظر
دل شکسته جمعه 19 تیر 1388 ساعت 01:37

تا می توانی دلی بدست آور که دل شکستن هنر نمی باشد.
منم این فیلمو دیدم .بد نبودُُُُ آخه آخر فیلمای ایرانی معلومه

پیمان چهارشنبه 18 آذر 1388 ساعت 12:57

سلام
خیلی ممنون
دنبال این آهنگها بودم
آهنگ کامل دل من پر میزنه رو ندارین؟!
اگه پیدا کردین لطفا واسه منم بفرستین
ممنون

نه والله.
خیلی گشتم ولی پیدا نکردم.
بهتره تو اتاقهای گفتگو، درخواست بدین.

کامی پنج‌شنبه 9 دی 1389 ساعت 19:11

مرسی دمت گرم

مصطفی شنبه 9 مهر 1390 ساعت 20:52

خیلی خیلی ممنون

امیر محمود بازیار دوشنبه 7 فروردین 1391 ساعت 13:33

ببخشیدا آخر فیلمو گند زدن.همش خوب بود تیکه آخرش...آخه اون آدم منطقی و ضد مذهب با یه خاب دیدن دخترشو میده دسته یه یابو سوار؟

ابولفضل چهارشنبه 9 فروردین 1391 ساعت 17:05

مرسی از مطالبت.این فیلم زندگیمو عوض کرد.میتونم به جرعت بگم این فیلم همراه امشب شب مهتابه بهترین فیلمای تاریخ سینمای ایران بود.مرسی

فرهاد چهارشنبه 31 خرداد 1391 ساعت 07:18

سلام
دمت گرم
ممنونم به خاطر این آهنگ قشنگی که برای دانلود گداشتی ...آهنگ دل من پر میزنه
مرسی عزیزم

حسین پنج‌شنبه 20 تیر 1392 ساعت 23:08

این آهنگو منوچهر سخایی برای بار اول و بعدش احمد ازاد اجرا کردن

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 9 فروردین 1397 ساعت 14:48

با سلام. گذشته از نظر دوستان که به تمام آنها احترام می گذارم اما به صورت کلی خیلی از این فیلم خوشم اومده. تا کنون ده ها بار این فیلم را تماشا کردم به صورتیکه اکثر دیالوگ ها را حفظم. برخی از دیالوگها و قسمتهای فیلم واقعاً خیلی خوبه و غیرقابل توصیف.

شاید الان ببینم حتی مسخره کنم ولی اون زمان من هم خیلی خوشم اومد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد