اما من هر چند ماه یکبار عاشق یک واژه میشم... و هی تکرارش میکنم...اصلا وارد هر جمعی میشم همش حرف میندازم که بتونم از اون کلمه استفاده کنم... چقدر دوست دارم این نکته هاتون رو مینویسید...
من هم همین طور. ولی بیشتر بیت شعری را که شامل اون کلمه هست تکرار می کنم. یک سالی هست روی کلمه «پریشان» افتاده ام.
پریشانان پری را می پرستند گدایان گوهری را می پرستند
دل ساقی هزاران دور خون شد که مستان ساغری را می پرستند
برای نبودن این کلمه کور شو
با قسمت اولش موافقم.... ولی "بصیرت" رو دوس دارم.
پس شما هم جزء خواص بابصیرت هستید.
اما من هر چند ماه یکبار عاشق یک واژه میشم...
و هی تکرارش میکنم...اصلا وارد هر جمعی میشم همش حرف میندازم که بتونم از اون کلمه استفاده کنم...
چقدر دوست دارم این نکته هاتون رو مینویسید...
من هم همین طور. ولی بیشتر بیت شعری را که شامل اون کلمه هست تکرار می کنم.
یک سالی هست روی کلمه «پریشان» افتاده ام.
پریشانان پری را می پرستند
گدایان گوهری را می پرستند
دل ساقی هزاران دور خون شد
که مستان ساغری را می پرستند
با واژه مشکل دارید یا با مفهوم یا با کاربرد در موارد خاص
با استعداد واژه برای دستمالی شدن و چماق شدن
اینکه دوستش دارم معنیش این نیست که دارمش
خواص هم خودتی!