با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

دو نگه چون به هم آمیخت همان آغوش ا‌ست

تو را خدا، هر وقت دستت خیس یا کثیف است، بی‌خیال مصافحه و صله ارحام شو!

نظرات 8 + ارسال نظر
مرضیه شنبه 25 دی 1389 ساعت 11:50

با عنوان بیشتر حال کردم

تو شنبه 25 دی 1389 ساعت 11:55 http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

میگم بعضی وقتا عنوانات قشنگرت از خود پسته الکی نمیگم...
کلا آدم حساس و وسواسی هستیا... :)

در مینی مال، عنوان؛ جزیی از داستان است.

سیب شنبه 25 دی 1389 ساعت 15:31 http://sibeleila.persianblog.ir/

به به! بهترین جواب در مقابل کسی که ازم پرسیده بود چرا خیره شدن به چشم رو مجاز نمیدونم
اینم بگم که خدایی حیف این عنوان که با این متن بهمش زدی!

اول متن بود بعد عنوان.
آرشیو اشعارم دم دستم نبود و این را دقیقه 90 پیدا کردم.

مرضیه شنبه 25 دی 1389 ساعت 15:41

راست مصاحفه یا مصافحه؟

درست می فرمایید.
تصحیح شد.
ممنون.

ل.س شنبه 25 دی 1389 ساعت 21:04 http://www.ghedim.blogfa.com

(لبخند)
هم به عنوان ؛ هم به متن

شاهدان یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 08:22 http://www.shahedan2004.blogfa.com/

درود به شما
جملات زیبا ونغز وموجزی انتخاب کردید خیلی جالب بود .
مرا به یاد کتایب نشان پنجم حماقت نوشته ی کانی رابرتسون انداخت.
کتابی که الان نایابه و یک دوست ناباب از من گرفته وبهم نداده .
حظ کردم آقا مجتبی

من یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 13:56 http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

لایک به عنوان

حالا که تیتر مطلب این همه پسند شده، بیت کامل تقدیم به شما:
ادب عشق، تقاضا نکند بوس و کنار
دو نگه چون به هم آمیخت همان آغوش‌ است

سیب دوشنبه 27 دی 1389 ساعت 09:23

به به چه همه هم عشق آغوشند طفلکی ایرانیا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد