با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

جاده فاقد شانه خاکی می‌باشد

وقتی برای اولین بار در جاده‌ای ناآشنا رانندگی می‌کنی، مجبوری محتاط باشی. ممکن است در چاله‌ای بیفتی یا به سرعت‌گیری بخوری، شاید پیچ‌ها و دره‌ها و جاده‌های فرعی غافل‌گیرت کند، ولی پس از چند بار رفت و آمد، مسیر حفظت می‌شود. دیگر می‌دانی کجا باید بپیچی، کجا ترمز کنی، کجا دنده سنگین کنی و کجا تخته گاز بروی.
این، شبیه آغاز یک رابطه دوستانه و ادامه‌ی آن است.
نظرات 8 + ارسال نظر
سیب یکشنبه 17 بهمن 1389 ساعت 15:12 http://sibeleila.persianblog.ir/

مجتبی جان یعنی حاضرم قسم بخورم خودت نمی دونی چی گفتی
وای معرکه بود
یعنی بذار وقتی ۱۰ سال از زندگی مشترکت گذشت و با خودت حس کردی عجب تفاهمی با همسرت داری تازه میفهمی در چنین تاریخی چه فرمایشی کرده ای
.
.
.
در ضمن ما الان جزء دوستان کدوم مرحله ای هستیم؟ الان جاده رو می شناسی؟
جالب شد

تاریخ این متن می رسد به اوایل آذر ماه امسال. در ابتدای یک رابطه بودم و در جاده ای می راندیم و به چند و چون رابطه فکر می کردم که این شباهت به نظرم آمد.

می ترسم پس از 10 سال، با کلی آزمون و خطا، رنجانده باشمش.

با صداقت و تجربه شما، این رابطه به یک اتوبان می ماند.
جاده رو هم بلد نباشی، فقط سرعت مجاز را رعایت کنی، کفایت می کند.

تو دوشنبه 18 بهمن 1389 ساعت 02:18 http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

کشته مرده این تجربه هاتم....
اما من ترجیح مدیم بعد از چند بار رفت و آمد جاده ام رو عوض کنم....مسیرهای جدید هم نباید از دست داد...
:))))
خواستم یه شیطنتی کرده باشم....

تعویض جاده؛ بعضی وقت ها، انتخاب تو نیست، اجبار است.

آمنه دوشنبه 18 بهمن 1389 ساعت 12:50 http://www.sehr.blogsky.com

سلام
مثل اینکه خیلی وقته نیومدم اینجا! شایدم شما پرکار شدید!!!
حالتون چه طوره؟
بسیار جالب بود مطالب اخیر
لذت بردیم بسیار:)
روز و روزگار خوش و خرم:)
تا دوباره بدرود

پرکار که نه، همان آهسته و پیوسته همیشگی.
غیبت شما کبرا شد ولی مطمئن باشید که
از دل نرود هر آن که از وب برفت.
خوش باشید
همیشه

آمنه دوشنبه 18 بهمن 1389 ساعت 12:54

راستی
به نظر من هر رابطه ای همیشه کلی جاده ناشناخته روبروی آدم میاره
و تعداد این جاده ها اونقدر زیاده که شاید فرصت نکنی جاده ی تکراریو طی کنی
باید همیشه محتاط بود
اینطوری اگر هم ناهماهنگی باشه تو جاده آسیب کمتری می رسونه!!!!:)

سیب سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 07:42 http://sibeleila.persianblog.ir

چشمم روشن
جاده های جدید و تجارب جدید؟
کجا مگه می خواید برید؟
چقدر مگه وقت دارید؟
وقت سر عوض کردن مسیر نذارید
از مسافرتتون لذت ببرید

من سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 10:07 http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

من دوست ندارم دست اندازها و چاله ها راحفظ کنم

پس بذارید اون رانندگی کنه.

ل.س چهارشنبه 20 بهمن 1389 ساعت 00:29 http://www.ghedim.blogfa.com

جاده لغزنده است برادر.

من چهارشنبه 20 بهمن 1389 ساعت 13:08 http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

همین الان و یک دفعه ای فهمیدم که چقدر وبلاگتو دوست دارم

محبت های یک دفعه ای و سونامی وار خیلی بهتره.
من هم ردپای تو و «تو» رو دوست دارم ایضاً.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد