با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

نرگس بیمار

بعضی‌ها، صحبت که می‌کنند فقط لب‌هاشان تکان می‌خورد، بدن‌شان مثل چوب خشک، ثابت است. پشتت هم که به این‌ها باشد، حرف‌شان را می‌فهمی.
خیلی‌ها هم از دست‌ها کمک می‌گیرند تا منظورشان را برسانند. دست‌شان بال‌بال می‌زند. مدام در رفت و آمد است، در هوا تکان می‌خورد و هم بدن خودشان و هم شما را لمس می‌کند.
تعدادی پانتومیم هم‌راه باکلام اجرا می‌کنند، از دست و پا و سر و گردن‌شان برای تجسّم تصویری سخنی که می‌گویند استفاده می‌کنند. عین صحنه‌ای را که دیده‌اند برای شما بازی می‌کنند. می‌پرند، خم می‌شوند، می ایستند، راه می‌‌روند و... زلزله‌اند. این‌ها را باید در لانگ‌شات تماشا کرد.

تنها عدّه‌ی کمی هستند که چشم‌شان یاری‌گر زبان‌شان است. چشم‌‌ها به وقت باز و بسته می‌شود، برق می‌زند، گرد می‌شود، ریز می‌شود، می‌خندد و می‌گرید، نازک می‌شود، خمار می‌شود و کرشمه می‌ریزد. از این چشم‌ها حرف چکّه می‌کند. کلوزآپ این‌ها دیدنی است.
صاحبان این چشم‌ها؛ استعداد بالقوه‌ای برای معشوقگی دارند.

نظرات 4 + ارسال نظر
ل.س یکشنبه 4 دی 1390 ساعت 12:39 http://www.ghedim.blogfa.com

معشوقه خسته با نرگش بیمار...

ل.س یکشنبه 4 دی 1390 ساعت 12:40 http://www.ghedim.blogfa.com

نرگس

داوررفیع یکشنبه 4 دی 1390 ساعت 19:29 http://www.barayepary.blogfa.com

چکه ها قیمتی است
دنیا را هم که برای یک چکه اش بدی باز هم بردی

سارا.ت دوشنبه 5 دی 1390 ساعت 00:41 http://SAARAT.BLOGFA.COM

و وای به آن روزی که بالفعل شود ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد