با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

دلم می‌خواست بسازم، دلش می‌خواست بسوزم

... ترسی هم باشد از وابستگی‌های یک‌طرفه است که آن هم به نظر من دردناکند تا ترسناک.

هر چند از آن هم گریزی نیست و خاطره و تجربه‌سازند ولی می‌سوزانند تا بسازند.

و راستی، آزادی هم یک جور تنهایی است دیگر...

نظرات 4 + ارسال نظر
امین شنبه 10 دی 1390 ساعت 18:20

پیدا کردن کسی که شعور اینهمه محبت رو داشته باشه خیلی سخته - دم اونهایی که بهش رسیدن گرم

داوررفیع یکشنبه 11 دی 1390 ساعت 00:53 http://www.barayepary.blogfa.com

حق با دل او بود
همیشه حق با اوست

حسین یونسی چهارشنبه 25 شهریور 1394 ساعت 21:09

سلام یکی ازدوستان قدیمی آقای داوررفیع بلداجی هستم می خواستم درصورت امکان راهی جهت ارتباط باایشان پیداکنم کمک نمایید

محسن یکشنبه 3 آبان 1394 ساعت 16:28

سلام اقای حسین یونسی
شماره دوستتون رفیع اینه
913 284 1744

اشتباه گرفتی آقا!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد