تلاوتهای ذهنی یک خود نسل سوختهبین
تلاوتهای ذهنی یک خود نسل سوختهبین
یک زمانی (حدود چهار سال پیش)، خیلی این ترانه را گوش میکردم. خیلی یعنی اینکه به خلاف عادتم، repeat را فعال میکردم و میگذاشتم «علیرضا شهاب» هِی پشت سر هم بخواند. مخصوصاً آن جایش را دوست داشتم که میگفت:«تکرار شو شایدما سهم هم باشیمشاید به جرم عشقما متّهم باشیم»جوری که روی یک صفحهی A4 با فونت نستعلیق چاپش کردم و زدم به دیوار اتاق محل کارم. جالب اینکه یکی از همکاران که ابداً فکر نمیکردم در این فازها باشد، خوشش آمد و کپی گرفت و برد.دلپذیری دنیای ماست؛ آدمهای متفاوت با دلبستگیهای مشترک.دانلود ترانهی «هر لحظه» با صدای «علیرضا شهاب»چه طور یاد این ترانه افتادم؟ توی ماشین نشسته بودیم و چون ماشین خودم نبود نمیتوانستم صدای رادیو جوان را خفه کنم! که ناگهان آوای آشنایی بلند شد: «هر لحظه با من باش».باز به خلاف عادتم از راننده خواستم که صدای پخش را بیشتر کند. ترانههای قدیمی که خاطرهای ضمیمهشان هست، زیبایی مضاعف دارند. یکی زیبایی ذاتیشان و دیگر، خاطرههای فراموشنشدنی همراهشان که دوباره زنده میشوند.
رادیو جوان دوست ندارید؟
کلاً رادیو دوست ندارم، به ویژه وطنی!
سلام
باور نمی کن.
من هم چند وقت با این آهنگ زندگی کردم.
مال همون زمون ها حدودا که شما گوش می دادی!
حس غریبی داشت.
راستی من و علیرضا شهاب شاید شبیه هم باشیم !
پس خوش به حال شهاب!
اهنگایی که دوست دارم وقتی این طور یهو و بی هوا دوباره میشنومشون خیلی خیلی حس خوبی بهم میده و بهم میچسبه حتی شاید از شنیدنش از گوشی خودم بیشترتر!!
موافقم.
حس خیلی خوبی داشت
مرسی که لینکشو گذاشتی