توی باغ خودم بودم که گُرگرفته آمد و موبایلش را پرت کرد روی میز و برافروخته گفت: زن فهمیده، مصیبته به خدا!
خوب که توی اتاق قدم زد و به در و دیوار بد و بیراه گفت، خیز برداشت طرفم و یقهگیرانه گفت: هی تو! یه وقت اشتباه من رو نکنیها. آدم بایست زن احمق بگیره. آره، اگه میخوای راحت زندگی کنی باید زن احمق بگیری.
من...
بیخیالِ من،
هاج و واج و خلعسلاح،
فقط نگاه میکردم!
کلی خندیدم... خیلی جالب بود.
هم این پست.. هم شرح عنوان وبلاگ.
خود نسل سوخته بین.
سلام؛
یه جایی خوندم "همیشه زنان و دختران احمق طرفداران بیشتری دارند."